چگونه از یک کپیترید به یک تریدر حرفهای تبدیل شویم؟
افرادی که از روش کپیترید برای انجام معاملات خود استفاده میکنند ممکن است دچار اشتباهاتی شوند کهتریدر مرتکب آن شده است اما متوجه نشوند که به چه علت چنین چیزی رخ داده است. از این رو بایستی تلاش کنند تا به یکتریدر حرفهای تبدیل شوند و از تحلیلهای و تکنیکهای خود در این زمینه بهره ببرند.
بسیاری از افراد که تجربه و مهارت کافی در زمینه انجام معاملات و یا خرید و فروش در بازار ارز جهانی را ندارند به عنوان یک کپیترید رفتار یکتریدر حرفهای را دنبال میکنند و با اعتماد به مسیر وی دقیقا همان روش را در پی میگیرند. اما اگر بخواهید خودتان به یکتریدر حرفهای تبدیل شوید چه کاری باید انجام دهید و از کجا باید شروع کنید؟
بر اساس گفتههایی که در کتاب جادوگران بازار نوین بیان شده است، بسیاری ازتریدرها در ابتدای کار و بدون در نظر گرفتن این مسأله که از کجا آمدهاند و چگونه کار خود را آغاز کردهاند، با یک ضرر وحشتناک در ابتدای کار خود رو به رو شدهاند. در واقع تمامی این افراد از اعتقادات اشتباهی که در این زمینه داشتهاند فراتر رفتهاند و توانستهاند تا به یک توانایی فوقالعاده دست یابند. این نیز به این صورت است که، این افراد خودشان را به طور کامل با شرایط وفق دادهاند و در یک چشم به هم زدن تفکر ذهنی خود را در خصوص بازار ارزهای جهانی تغییر دادهاند.
سبک آنها، سیاستهایی که از آن استفاده میکردند و حتی خلق و خوی آنها به شدت با یکدیگر متفاوت بود، اما در مسیر زندگی اهدافی را دنبال میکردند که بسیار شبیه به یکدیگر بود. در واقع در اینجا یک فرد کپیترید میتواند با الگو گرفتن از تجربیات چنین افرادی تلاش کند تا خود به یکتریدر حرفهای تبدیل شود تا بتواند بهترین مسیر را برای سوددهی خود انتخاب نماید.
ما در این مقاله قصد داریم تا چگونگی تبدیل یک کپیترید را به یکتریدر حرفهای توضیح دهیم و راهکارهای مناسب برای رسیدن به این مقصد را به طور کامل برای شما ارائه دهیم. با ما در ادامه این مطلب همراه باشید:
چگونگی تبدیل کپیترید به یک تریدر حرفهای
برای رسیدن به این هدف باید یکسری مراحل را بگذرانید و تلاش کنید تا با آزمون و خطاهایی که در این زمینه دارید بتوانید به بهترین نتیجه از کار خود دست یابید. در ادامه به توضیح کامل این مراحل خواهیم پرداخت:
بدون داشتن هیچ پیش زمینهای شروع به کار کردن
ممکن است در ابتدای کارترید کردن تنها به عنوان یک استعداد ذاتی تلقی شود، اما مسأله این است که مهم نیست در همان ابتدا چقدر میتوانید در موضوعی مهارت داشته باشید، معمولا در همان وهله اول اینکار با سرنخهایی آغاز میشود. در واقع این را باید بدانید که هیچ کس از همان پله اول یکتریدر حرفهای نیست و در ابتدا تمامی افراد تنها یکتریدر معمولی بودهاند.
گاهی اوقات نیز با شنیدن داستانهایی در مورد به دست آوردن ثروتهای هنگفتی توسط پادشاه وال استریت در کریپتو، ممکن است افراد را ترغیب به انجام چنین سرمایهگذاریهایی کند. در واقع این داستانها را مرتبا میبینند و بارها آنها را میشنوند که چگونه و خیلی سریع با ورود به چنین بازارهایی به ثروتهای کلانی دست یافتهاند.
در این مواقع است که حتی اگر بسیاری از افراد با داشتن اطلاعات خوبی در مورد قوانین اساسی مانند گذاشتن نقاط توقف ضرر و میان مناسب سرمایهگذاری، با در نظر گرفتن فرایند کپیترید از روی این اشخاص بیشتر اوقات به چنین قوانینی توجه نمیکنند. در این بین میتوان به پاول تودور جونز اشاره کرد که به عنوان یکتریدر جاه طلب شناخته میشود. او بر اساس یکی از داستان هایترید خود تعریف میکند که در طی یک تصمیم ناگهانی پنبه میخرد و این کار باعث میشود تا او بسیار آسیب پذیر شود. در این هنگام یک فرد دیگری با کپیترید کردن از پاول تودور، از اشتباه او باخبر نمیشود و دوباره در دام این مسیر غلط میافتد.نهنگ بزرگ بازار پنبه بلافاصله پنبههایش را میفروشد و همین موضوع باعث میشود تا قیمت این اجناس به شدت کاهش یابد و او با ضرر بسیاری مواجه شود.
در واقع پس از اینکه با چنین زیانی روبه رو شد متوجه شد که نباید در این بازار تصمیمات عجولانه بگیرد، به این دلیل که تقریبا ۷۰ درصد از سرمایه خود را در این بازار ترید را از دست داده بود.
در هنگامترید کردن، همه افراد گمان میکنند که هوش آنها بیشتر از بازار ارز جهانی است. حتی در صورتی که تمامی قوانین ارزشمند بازار را که در طول سالها به دست آمده است را بدانید باز هم ممکن است با خودتان فکر کنید که این قوانین در مورد شما صدق نمیکند، زیرا شما با بقیه کاملا فرق دارید.
افتادن در دام اشتباهاتی که همه مرتکب آن میشوند
در این مسیرتریدرهای تازه کار نمیدانند که قوانین برای این به وجود آمده است که از آنها در مقابل ضرر و زیان حفاظت کنند، حتی در صورتی که خودشان نیز از این قوانین اطلاعی نداشته باشند. ممکن است با گذشت زمان و به دست آوردن دانش بیشتر در این زمینه به دنبال خواندن کتابهایی باشند تا اطلاعات خود را کاملتر کنند و یا اینکه به دنبال روشی برای کپیترید کردن از اشخاص حرفه ای تر بیفتند.
اما مشکل بزرگ برای چنین اشخاص این است که به درستی نمیدانند که در مورد چه چیزی میخوانند و یا میشنوند. این افراد نمیتوانند به درستی مسائل را برای خود پردازش کنند، به این دلیل که هنوز تجربهای ندارند تا اطلاعاتی که از دیگران به دست میآورند را بتوانند به طور صحیح تحلیل و یا ارزیابی کنند.
در واقع باید این نکته را بدانید که دانش را نمیتوان به صورت منفعل منتقل کرد، بلکه دانش و علم در این زمینه باید از طریق تجربه شخصی به دست آید.
برخی از قوانین مهم که در خصوص ترید کردن باید به آنها کاملا توجه داشته باشید، میتواند به صورت موارد زیر بیان شود:
• بیش از حد ممکن و توان خود ترید نکنید.
• سرمایهگذاری بر روی داراییهای مختلف را به میزان کم نگه دارید.
• قوانین مرتبط با نقاط توقف ضرر را در نظر داشته باشید.
• تصمیمات عجولانه و یا لحظهای نگیرید.
• سعی کنید به صورت افراطی دچار احساسات هیجانی نشوید.
این تعداد از قوانین در واقع چند قانون ضروری از بین نکات بسیار مهم فراوانی است که هرتریدری بایستی آنها را در خود کشف کند و از این موارد در زمان انجام معاملات خود به درستی استفاده نماید.
در این زمینه تریدر افسانهای ارز بروس کونر یک داستان قدیمی در خصوص اتخاذ تصمیمات ناگهانی دارد. در واقع این داستان به این صورت است که، کونر پول و سرمایه اولیه خود را با بستن قراردادهایی با ریسک پایین به دست آورده بود. او هم یک موضع معاملاتی خرید داشت و هم فروش استقراضی، تا بتواند با کمک این روشها ریسکهای موجود در خرید و فروشهای خود را کاهش دهد.
اما زمانی که قیمت دانههای سویا در سالهای ۱۹۷۰ به شدت بالا رفت و رکورد خود را در چندین ساله زد، کارگزار وی هیجانزده شد و با یک تماس اعلام کرد که: واقعا حماقت است که به قرارداد فروش استقراضی ماه نوامبر بسنده کنید، زیرا قرار است تا قیمت دانههای سویا به شدتگرانتر شود. در نتیجه بهتر است مبلغ فروش استقراضی ماه نوامبر را برای شما افزایش دهم تا زمانی که بازار به حداکثر قیمت ممکن برسد و با این کار میتوانید به سود بیشتری دست یابید.
در این میان وی با این عملکرد کاملا موافقت کرد اما پس از چند دقیقه بازار در حالت Limit down قرار گرفت و تنها راه نجات تلاش برای خروج از این بازار بود که با خوش شانسی بسیار توانست در زمانی که بازار از حالت Limit down خارج شده است، سرمایهاش را نیز از آن خارج کند اما به هر حال با ضرر بسیاری روبرو شده بودند.
در واقع این مسأله به حس طمع داشتن در این بازار برمی گردد. زمانی که به سود مورد نظر خود دست یافتهاید اما روند بازار شما را گول میزند و باعث حریص شدن شما میگردد ممکن است تنها در چند لحظه سودی را که به دست آوردهاید نه تنها از دست بدهید بلکه با ضرر وحشتناکی نیز روبه رو شوید.
این مسأله میتواند برای اشخاصی که به عنوان یک کپیترید رفتار میکنند بیشتر رخ بدهد به این دلیل که، آگاهی کاملی از نمودارها و تحلیلهای بازار ندارند و تنها به دنبال سود بیشتر بر اساس رفتارهایتریدرهای حرفهای هستند.
یک ضرر بزرگ
هرتریدر در معاملات خود ممکن است با یک ضرر بسیار بزرگ روبه رو شود. حتی میتوان به راحتی این را گفت که، بسیاری ازتریدرهای حرفهای حتی گاهی اوقات بیشتر از یکبار تجربه ضررهای سنگین و بزرگ را در سرمایهگذاریهای خود داشتهاند. اولین سفته باز بزرگ یعنی جسی لیورمور، چند بار تمام ثروت خودش را از دست داده است.
کونر در این خصوص از حس وحشتناک خود نسبت به از دست دادن پول بسیار زیاد خودش در بازار میگوید: دچار شوک احساسی وحشتناکی شدم و نمیتوانستم باور کنم که آنقدر احمق بودهام. با وجود سالیان بسیاری که در این خصوص مطالعه داشتم اما باید شکست سختی در این بازار میخوردم تا بتوانم تجربه بیشتری کسب کنم. در واقع این احساس به قدری سنگین بود که تا چند روز احساس تهوع داشتم و از خوردن غذا امتناع میکردم. در واقع گمان میکردم که راه پول در آوردنم به عنوان یکتریدر را از دست دادهام.
هر یک ازتریدرهای معروف یک داستان مشابه برای تعریف کردن دارند. در این راستا مایکل مارکوس میگوید: زمانی که نمودار کاملا صعودی بود دیر وارد بازار شدم و پول بسیاری را نیز به عنوان سرمایه در آن ذخیره کردم و می دانستم که قرار است در چند روز آینده به شدت صعود کند. در واقع به همین صورت نمودار روند صعودی خوبی را در پیش گرفت و پول من تقریبا دو برابر شد، اما بعد از یک مدت همه چیز کاملا زیر و رو شد.
چین شروع به تهدید اکسچنجهای بزرگ کرد و به نظر میرسید که هر هفته باید با یک داستان جدید در مورد کریپتو به وجود آید. یک بانکدار بزرگ میگوید: این یک دیوانگی است که کشور چین به اقدامات جدی بر علیه کریپتو دست میزند و یا یک کشور دیگر قصد ممنوعیت انجامترید را در این بازار دارد.
در واقع با وجود این مسائل خیلی طول نکشید که بازارها دچار وحشت شدند. در آن زمان بود که سرمایهگذاری بر روی هیچ کوینی بدتر از نگه داشتن یک کوین چینی نبود. مایکل در این خصوص میگوید که میدیدم تمام موفقیتهایم در بازار کریپتو در طی یک دوره دو روزه نابود میشوند و تنها میتوانستم به آن نگاه کنم. با اینکه ارزها روز به روز بیشتر کاهش پیدا میکردند اما از آنجایی که کوین و این بازار را دوست داشتم تمامی ارزهای خود را حفظ کردم.
اما در نهایت ۶۸ درصد از سرمایه ابتدایی خود را که وارد این عرصه کرده بودم از دست دادم و بسیار ناراحت از این مسأله بودم. چندین روز نتوانستم غذا بخورم و یا ورزش کنم. الکل و یا هیچ چیز دیگری نمیتوانست به من کمک کند و من در این مسیر داشتم نابود میشدم، اما تنها چیزی که میتوانست حال من را کمی بهتر کند گام بعدی در این فرایند بود.
درس گرفتن و قویتر بازگشتن
زمانی که یک ضرر و یا سقوط وحشتناکی را بر روی سرمایههای خود تجربه میکنید، با گذشت زمان متوجه میشوید که به طور مطلق این تجربه یکی از مهمترین و بهترین تجربیاتتریدینگ شما بوده است.
یک فرد کپیترید نمیخواهد با چنین تجربههایی مواجه شود و تنها به دنبال سوددهی بدون پرداخت هیچ ضرری است. در واقع اگر تجربه کسب نکنید نمیتوانید به یکتریدر حرفهای تبدیل شوید.
اگر فردی باهوش هستید و بر روی کار خود تمرکز دارید، قطعا اشتباهاتی را که با آن مواجه شدهاید بررسی میکنید. برای این کار بایستی تمامی عقاید وایدههای خود را زیر سوال ببرید و دیگر هیچ چیز را از روی قیمت آن قضاوت نکنید. باید با تجربهای که به دست میآورید بدانید که چه چیزهایی در این راستا جواب میدهند و چه چیزهایی به ضرر شما تمام میشود و در نهایت میتوانید در کار خود بسیار جدی شوید.
در واقع این بدان معنا است که بدون هیچ ضرری دانایی واقعی برای شما به وجود نخواهد آمد و از درسهایی که میخوانید هیچ معنایی به دست نخواهید آورد. در واقع شما همیشه گمان میکنید که با سایر افراد فرق دارید و این قوانین برای شما صدق نمیکند، اما باید بدانید که این شروط نیز برای شما هم میباشد و هیچ استثنایی وجود ندارد.
یاد گرفتن درسهای قدیمی
مایکل میگوید بعد از ضرر بزرگی که بر روی نئو داشتم، تمامی اشتباهاتی را که کرده بودم بررسی و تحلیل کردم و در آن زمان بود که جرقهای در ذهن منزده شد. در واقع من به این نتیجه رسیدم که زمانی که تحت فشار روحی و روانی هستم نمیتوانم به درستی تصمیم بگیرم.
من در آن زمان می دانستم که بازار معکوس شده است و قرار است نئو پایین برود و من باید هر چه سریعتر از این ارز خارج شوم اما در لحظه آخر نتوانستم این تصمیم را به درستی اتخاذ کنم و همین مساله باعث ضرر بسیار زیاد من در بازار شد.
این مسأله به قدری سنگین بود که نمیتوانستم شکست را قبول کنم و سعی میکردم تا انکار کنم به این دلیل که من یکتریدر خوبی بودم و مراقب بودم تا دچار ضرر نشوم و یا حداقل گمان میکردم کهتریدر خوبی هستم. اما در آن لحظه با واقعیت جدیدی از خودم روبه رو شده بودم.
اغلب اوقات ورق باز نمیگردد و یا خیلی دیر این اتفاق میافتد و از آنجایی که شما ارز خود را برای مدت طولانی نگه داشتهاید نمیتوانید ضرر خود را متحمل شوید و یا آن را جبران کنید. بنابراین نئو مهمترین درس دنیا را به من داد و در آنجا من متوجه شدم که باید ضررهایت را متوقف کنی تا پیروزی به دنبال آن اتفاق بیفتد.
مدیریت پول
متوقف کردن ضررهای یکی از اصول اساسی است که هر کسی باید آن را یاد بگیرد حتی کسانی که به عنوان کپیترید در این بازار فعالیت میکنند. اهمیتی ندارد که تا چه حد تجربه فعالیت در چنین بازاری را دارید، به هر حال باید این مسأله را بدانید که گاهی اوقات نیز ممکن است دچار اشتباه هم شوید و باید به هر قیمتی که شده از پول خود محافظت کنید.
مدیریت پول را میتوان بر اساس چند اصل مهم بیان کرد:
• برای اینکه بتوانید ریسک خود را به حداقل برسانید بایستی پولهایی را که در جاهای مختلف سرمایهگذاری میکنید را محدود نمایید.
• به صورت بیرحمانهای به نقاط ضرر خود وفادار بمانید.
• همیشه و در تمامی موارد از نقاط توقف در ترید خود استفاده کنید.
• بهتر است بیش از حد از اهرم مالی استفاده نکنید.
• زمانی که وارد ضرر شدید مبلغی ترید خود را کاهش دهید.
• زمانی که با بدشانسی مواجه میشوید برای مدت زمانی از همه چیز خارج شوید و به خودتان کمی استراحت بدهید.
• در صورتی که یک ترید بد انجام دادید بلافاصله خارج شوید و بعد از گذشت مدت زمان اندکی دوباره امتحان کنید.
تمامی این قواعد و اصول میتوانند در کنار یکدیگر به حفاظت از دارایی و سرمایه شما بپردازند.
دیگران را دنبال نکنید
درست است که کپیترید کردن به عنوان یک روش موثر برای انجامتریدینگ محسوب میشود، اما بهتر است برای به دست آوردن سود و جلوگیری از ضرر رفتار دیگران را در این زمینه دنبال نکنید.
شما میتوانید یک نگاه اجمالی به نمودارهای یکتریدر حرفهای بیندازید تا با احساس خود نسبت به بازار مطابقت دهید و به بررسی و تحلیل بیشتر آن بپردازید اما بهتر است همین کار را نیز به ندرت و بسیار کم انجام دهید. در واقع شما باید به تحلیلهای خود اکتفا کنید و به خودتان نیز اعتماد کنید، درست است که میتوانید با یکتریدر دیگر که در این زمینه موفق بوده است مشورت نمایید اما برای تبدیل شدن بهتریدر حرفهای بایستی کاری را که خودتان احساس میکنید درست است را انجام دهید. یکتریدر حرفهای کسی است که، در این زمینه آنقدر حرفهای شده است که میتواند با اعتماد به تحلیلهای خود فرایندترید را پیش گیرد و در صورت بروز یک اشتباه، به قدری قوی باشد که بتواند از آن درس بگیرد و دوباره همان اشتباه را مرتکب نشود.
در نهایت باید بگوییم که یکتریدر حرفهای سبک خودش را دارد و به عنوان یک کپیترید از سایر افراد متخصص در این زمینه تقلید نمیکند.
Comments
Post a Comment